شهر
پُر از مردمانی شلوغ
واژههای سرگردان انتخاب
ویترینهای دستچین
راههای…
چاره گم شدن نبود
دو سمت سوال…/ چهار راهههای تردید…
“شک” را_ فراموشی نشانهـست
حتما به چراغ قرمزها بگو پیادههای تظاهر, خوشبختترند
شعرهای وزندار
در صفوف راهپیمایی قابل شنیدنم حتی به خواب بلندگوهای نابینا
میآیم…
دوباره میآیم
بعد هر پشتپا
ســـبــز وُ درخت
گاز از زمین گرفته
دوباره بلــــــند
میآیم…
که_
ما خزان خُرافهـیم
مثل باورمان به وحیهای بدون تهویه
به روزهایی که انتخاب شب
شبیه کلیدهای مهتابی
قصههای قبل خواب کودکان خوشحالمان
سرگذشت نامعلوم آزادی بادکنکها
چه گرسنه میچَریم
چه خوشبخت به چرا میرویم
هـــــــــــــ ی
بگو به منجیهای خواب آلود
بودن…
ماندن…
“شدن” انتخاب ماست
دیدگاهتان را بنویسید